تولد در سائوپائولو
۱۴۰۳-۱۱-۲۶ توسط سردبیر 0 دیدگاه

تولد در سائوپائولو

معرفی کتاب
کتاب «تولد در سائوپائولو» زندگینامه بانویی است که در جهانی پر از تاریکی و ناامیدی زندگی کرده اما به نور اسلام جذب گردیده و اکنون خود به راهنمایی برای مسیر هدایت تبدیل شده است. کامیلا سلستینو در کشور برزیل و در خانواده‌ای کاتولیک به دنیا آمد. یک بیماری ناشناخته باعث می‌شود تا مادر کامیلا به شدت رنجور و بیمار گردد و وضع مالی خانواده نیز به خاطر مخارج درمان به شکل قابل توجهی تنزل پیدا کند. با وجود اینکه والدین او افراد معتقد به دین مسیحیت بودند اما همین سختی‌ها و مشکلات باعث می‌شود تا کامیلا ایمان خود به خدا را از دست دهد. او در برهه‌ای از دوران نوجوانی نسبت به آیین بودا علاقه‌مند می‌شود اما کار کردن در یک مغازه که صاحب آن یک شیعه لبنانی است باعث می‌شود او نسبت به اعمال و عقاید مسلمانان کنجکاو شود و برای یافتن حقیقت چندین کتاب در مورد اسلام را مطالعه کند. او در ادامه با مسجدی در شهر خود آشنا می‌شود و به دین اسلام می‌گرود. اما این پایان ماجرا نیست و او به دعوت یک روحانی مبلغ تصمیم می‌گیرد برای بهتر شناختن دین به ایران سفر کند. سفری که یک تغییر و تحول بزرگ در سرنوشت کامیلا رقم می‌زند. این اثر با زبانی ساده و خوشخوان به قلم راضیه مکاریان نوشته شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانید:

اتفاقات کربلا یکی یکی از مقابل چشمانم رد می‌شد و من مانند کسی که عزیزش را از دست داده گریه می‌کردم. تا به حال توصیف اتفاقات دلخراش بسیاری را شنیده بودم اما هیچ وقت این طور گریه نکرده بودم. تغییر حالت قلبم را می‌فهمیدم عشقی در دلم به وجود آمده بود که نمی‌توانستم نادیده‌اش بگیرم. می‌دانستم من دیگر کامیلای قبلی نیستم، کامیلای قبل از خواندن کتاب کامیلای قبل از آشنایی با انسانی به نام حسین هیچ وقت هم کامیلای قبلی نمی‌شوم. زنی روی صندلی کناری‌ام نشسته بود. دستمالی به طرفم گرفت و با حالت غصه داری به من نگاه می‌کرد. تازه به خودم آمدم به اطرافم نگاه کردم و دیدم یکی دو نفر دیگر هم با حالت ناراحتی به من نگاه می‌کنند. زن پرسید: «چیزی شده؟» نمی‌توانستم حرف بزنم. با این که گریه کرده بودم هنوز راه گلویم باز نشده بود با اشاره سر گفتم:«نه» به کتاب اشاره کردم آب دهانم را قورت دادم و گفتم به خاطر این داستان غصه دار است. خیلی دوست داشتم به همه کسانی که در مترو بودند بگویم من با اسلام آشنا شده‌ام، با انسانی به نام حسین.

تولد در لس آنجلس
۱۴۰۳-۱۱-۲۶ توسط سردبیر 0 دیدگاه

تولد در لس‌آنجلس

معرفی کتاب
رمان تولد در لس آنجلس ماجرای آشنایی یک خواننده ساکن لس آنجلس با قرآن است که این اتفاق باعث تغییر بزرگی در زندگی اش می شود. در برنامه ماه عسل محمد عرب راوی این داستان حضور یافت و از تجربه های خود گفت.
تقریبا در اغلب اوقات خواندن خاطرات افرادی که زندگیشان یک شبه دچار تغییر و تحولی اساسی شده و از بی راهه به مسیر درست رسیده اند، آموزنده و جذاب بوده است.
برخی از این تصمیمات ناگهانی و تحولات لحظه ای، باعث آباد شدن دنیای فرد و البته بالعکس می شود و انسان را از یک دنیا به دنیای بعدی می برد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

از زیر قرآن که رد شدم دوباره جلوی در ایستادم و گفتم: «فریبا قرآن را بده همراهم باشد.» فریبا با تعجب نگاهم کرد؛ اما با این حال قرآن را داد دستم و من هم گذاشتم توی کوله‌ام. با خودم فکر کردم دختره‌ی خرافاتی خجالت هم نمی‌کشد. آمده اینجا، در آمریکا، توی مرکز علم و دانش، مثل آمریکایی‌ها می‌خورد، می‌گردد و می‌رقصد؛ اما، هنوز دست از این خرافات برنداشته. انگار یک کتاب هم می‌تواند آدم را از بلا حفظ کند. بگذار سر فرصت چند صفحه‌اش را بخوانم و چند مطلب غیرعلمی و خرافاتی‌اش را پیدا کنم تا وقتی برگشتم، توی صورتش بزنم و بگویم: «دختره‌ی کم‌عقل! اینجا دیگر دست از این عقاید خرافاتی‌ات بردار. اگر قرار بود با این چیزها زندگی کنیم پس چرا آمدیم اینجا؟ می‌ماندیم همان ایران و مثل بقیه زندگی‌مان را می‌کردیم.» حالا این قرآنی که می‌گویند مال مادربزرگم بوده و توی این چند سال حتی یک بار هم باز نشده و فقط گاهی در سفره‌ی هفت‌سین سروکله‌اش پیدا می‌شد، توی دستم بود. فکر کردم: «چرا که نه؟ کِی بهتر از حالا؟ وقت که دارم، دنبال کتاب هم که می‌گشتم، پس چند صفحه‌اش را می‌خوانم تا ببینم اصلاً حرف حساب قرآن چیست.» صفحه‌ی اول را باز کردم. دیدم به زبان عربی است. بلد نبودم؛ اما زیر عربی‌ها کلمات ریزی به فارسی بود که با کمی دقت می‌شد خواند: «به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان. اینک آن کتاب که در آن هیچ شبهه‌ای نیست و راهنمای پرهیزکاران است…»7 برای همین خط، چند لحظه مکث کردم. فکر کردم: «اوووه! چه اطمینانی هم به خودش دارد. کتابی که هیچ شک‌وتردیدی در آن نیست. پس کار من معلوم شد. می‌گردم و چندجا را که تناقض یا شک‌وتردید دارد، پیدا می‌کنم و دستش را رو می‌کنم.‌ این حرف‌ها به درد همان عرب هزاروچهارصدسال پیش می‌خورد که علم نداشت و نمی‌دانست دلیل خیلی از اتفاق‌ها چیست. بعد آمد و یک چیز تخیلی درست کرد تا دلیل جهلش را به آن نسبت بدهد؛ نامش را هم دین گذاشت. امروز وقتی علم و دانش هست، دیگر دین کجا بود؟‌ این مال عرب‌هایی است که نظم نداشته و نمی‌دانستند تمیزی چیست؛ عربی که حرفی برای جامعه‌ی مدرن امروز بشر ندارد.»

تولد در کالیفرنیا
۱۴۰۳-۱۱-۲۶ توسط سردبیر 0 دیدگاه

تولد در کالیفرنیا

معرفی کتاب
«تولد در کالیفرنیا» روایتگر سیر زندگی کسانی است که بعد از تحمل سختی‌ها و آسیب‌های زندگی و تجربه کردن مسیرهای مختلف، با لطف و یاری خدا، حقیقت را کشف می‌کنند و پس از آن، آینده خود و اطرافیانشان دستخوش تغییرات و دگرگونی‌های اساسی می‌شود؛ به‌عبارت بهتر، تولدی دوباره!

این کتاب روایت زندگی ستوده یار محمودی است که دست سرنوشت او را به انگلیس می‌رساند و آنجا زندگی و تحصیل می‌کند. همان‌جاست که با فرهنگ دین آشنا می‌شود و درمی‌یابد که زندگی با چاشنی و محوریت خدا می‌تواند انگیزه‌ای صدچندان به او و دوستانش در گذر از روزهای سخت و دشوار دهد. راوی پس از این است که درمی‌یابد می‌تواند با خدمت به خلق خدا، این مسیر جدید را با سرعت بیشتری طی کند و از پله‌های کرامت انسانی سریع‌تر بالا روند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

پشت صندلی من، پسری با موهای طلایی و صورتی پر از کک‌ومک نشسته بود. از وقتی وارد کلاس شدم، دیدمش که گوشۀ لبش با لبخند شیطنت‌آمیزی کش آمده. چند دقیقه نگذشته بود که پسرک موطلایی شروع به ضربه زدن به صندلی من کرد. بی‌اینکه عکس‌العملی نشان دهم، تیز روبه‌رو را نگاه می‌کردم و دندان‌هایم را محکم به‌هم فشار می‌دادم. اما این صبوری چنددقیقه‌ای بیش‌تر طول نکشید. به خودم که آمدم دیدم دفترم را محکم به سرش کوبیده‌ام. همیشه دوست داشتم دخترها همان شیرها و شمشیرهایی باشند که توی شعرها می‌خواندیم. همان‌هایی که باید همیشه برنده می‌شدند و از پسرها کم نمی‌آوردند. دست‌هایم را مشت کردم. از روی صندلی بلند شدم و بلافاصله از کلاس بیرون زدم. معلم مراعات تازه‌وارد بودنم را کرد که برخوردی با من نداشت. اما همین عکس‌العمل در برابر رفتار پسری که بعداً فهمیدم اسمش رابین است، باعث شد پسرهای کلاس حساب من را از بقیۀ دخترها جدا کنند..»

کتاب تولد در سرزمین مارادونا
۱۴۰۳-۱۱-۲۶ توسط سردبیر 0 دیدگاه

تولد در سرزمین مارادونا

معرفی کتاب

کتاب «تولد در سرزمین مارادونا» زندگینامه سهیل اسعد است. مردی آرژانتینی با اصالت لبنانی که گمشده وجودش را در اسلام یافت و پس از آن برای اینکه هم‌زبان‌هایش را در این لذت شریک کند به حوزه علمیه قم سفر کرد تا دین را کامل‌تر بفهمد و مبلغش شود. سهیل با نام رسمی ادگاردو در خانواده‌ای مهاجر به دنیا آمد. پدر لبنانی‌اش مثل مهاجران خاورمیانه‌ای و اروپایی در جستجوی ثروت و آسایش به سرزمین بکر و غنی آرژانتین آمده بود. گرچه سهیل و خانواده‌اش مسلمان بودند اما مثل اکثر مهاجران نسل دوم چیز زیادی در مورد ریشه و دین  اجدادی‌اش نمی‌دانست و تنها به اسم مسلمان بود. او به تئاتر و آیین‌های شرقی علاقه‌مند و تنها اتصالش به اسلام نوار کاست‌های عبدالباسط بود که از لبنان برایش رسیده بود و او از گوش کردن و تقلید آن‌ها لذت می‌برد. او در جوانی تصمیم می‌گیرد برای بهتر شناختن خانواده‌اش سفری به لبنان داشته باشد و همین سفر باعث می‌شود تا برای اولین بار روح ایمان را در مسجدی روستایی لمس کند و در لبنان ماندگار شود. معاشرت سهیل با اهل قرآن و دین کمک می‌کند تا شبهات فکری‌اش در مورد دین برطرف شود و تصمیم بگیرد برای آشنایی با مکتب اهل بیت به قم بیاید. او از همان ابتدای تحصیلات حوزوی تبلیغ دین را آغاز می‌کند و هر سال به کشورهای آمریکای لاتین سفر می‌کند. او که درد مردم این نقطه از جهان را به خوبی می‌فهمد با دانش خود و اخلاق محمدانه‌اش دل آن‌ها را به سمت اسلام جذب می‌کند و در طی دو دهه کمک می‌کند تا ده‌ها مرکز اسلامی در قاره آمریکا پا بگیرد. فعالیت رسانه‌ای گسترده و تلاش موثرش برای تبلیغ اسلام سبب شده تا در چندین کشور ممنوع الورود شود ولی او همچنان با قدرت و جدیت به اشاعه مکتب زیبای اهل بیت می‌پردازد.

در ادامه برشی از این کتاب را می‌خوانید:

پسرش گفت: «ببخشید پدرم با شیخ‌ها رابطه خوبی نداره.» فهمیدم چون پدرش پول دار است و روحانی‌های قبلی دنبال پول او بودند دل خوشی از آن‌ها نداشت. اما من حتی یک ریال هم از او نگرفتم. پول هتلم را هم آورده بودم روز اول که به خاویر گفتم یک هتل پیدا کن من بروم اجازه نداد و من در همان مسجد ماندم همین پول نگرفتن و اهمیت ندادن به آن همه مال که کمترینش دویست واحد آپارتمان در آمریکا بود و مالکیت سه تا از سینماهای بزرگ مکزیک و بیزینس مغازه‌های زنجیره ای طلا و… باعث شد سال بعد که دوباره رفتم آن جا سرحان بزرگ آمد و گفت: «بیا پسر من خاویر رو ببر قم» خاویر به دلیل زیاده‌روی های خانمش در خرید لباس و زیورآلات و گذراندن بیشتر وقتش در سالن‌های بدن سازی و آرایشگاه‌ها او را طلاق داده بود و بعد از مدتی افسرده شده بود. یک سال با من امد قم و سال بعد پدرش آن قدر شیفته من شد که گفت:«همه نوه‌های من را با خودت ببر و همه را یکی مثل خودت تربیت کن.»

تنیس روی میز
۱۴۰۳-۱۰-۲۹ توسط سردبیر 0 دیدگاه

کسب مقام اول ناحیه (پینگ پنگ)

کسب مقام اول مسابقات آموزشگاه‌های ناحیه یک اصفهان در رشته تنیس روی میز
با افتخار اعلام می‌کنیم تیم تنیس روی میز دانش‌آموزان دبیرستان صالحین، مقام اول این رقابت‌ها را از آن خود کرده است:

  • یاسین کمالی‌نژاد
  • شنتیا علافی‌پور
  • حسین کشکولی
  •  علی کشکولی
  • محمد عباس عندلیب
  • میرحسین نجار خدابخش

این افتخار بزرگ را به دانش‌آموزان عزیز و خانواده بزرگ صالحین تبریک می‌گوییم.
از تلاش‌ها و زحمات مربیان ورزش مدرسه صمیمانه قدردانی می‌کنیم.
با آرزوی موفقیت‌های روزافزون برای تمامی دانش‌آموزان.

 

تیم بسکتبال صالحین
۱۴۰۳-۱۰-۲۹ توسط سردبیر 0 دیدگاه

کسب مقام اول ناحیه (بسکتبال)

کسب مقام اول مسابقات آموزشگاه‌های ناحیه یک اصفهان در رشته بسکتبال
با افتخار اعلام می‌کنیم تیم بسکتبال دانش‌آموزان دبیرستان صالحین، مقام اول
این رقابت‌ها را از آن خود کرده است:

  • امیرحسین آذربایجانی
  • محمد طاها صاحبقرانی
  • دانیال نیکدستی
  • ماهان مرشدی
  • مبین ابودردا

این افتخار بزرگ را به دانش‌آموزان عزیز و خانواده بزرگ صالحین تبریک می‌گوییم.
از تلاش‌ها و زحمات مربیان ورزش مدرسه صمیمانه قدردانی می‌کنیم.
با آرزوی موفقیت‌های روزافزون برای تمامی دانش‌آموزان.

 

Untitled-1
۱۴۰۳-۱۰-۲۳ توسط سردبیر 0 دیدگاه

تجلیل از برگزیدگان جشنواره الف‌تا

آیین تجلیل از دانش‌آموزان و فرهنگیان پژوهشگر برگزیده کشوری و استانی و برگزیدگان جشنواره بین المللی الفتا با حضور مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان، معاون پژوهش، برنامه‌ریزی و توسعه منابع، معاون آموزش متوسطه و جمعی از مسئولان استانی. در این آیین از مجتمع آموزشی صالحین با حضور نماینده مجموعه، آقای نصیری مدیریت دوره اول صالحین برای ارائه طرح های تحول آفرین تقدیر به عمل آمد.

DSC00004
۱۴۰۳-۱۰-۱۸ توسط سردبیر 0 دیدگاه

اهدای لوح تقدیر جشنواره خوارزمی

با کمال افتخار، لوح تقدیر از سوی مدیر آموزش و پرورش ناحیه یک اصفهان، جناب آقای علی‌اصغر مومنیان، به دبیرستان صالحین اهدا شد. این تقدیر ویژه به پاس فعالیت‌های ارزنده، تلاش‌های مستمر و همت عالی کادر آموزشی و دانش‌آموزان دبیرستان صالحین در برگزاری دهمین جشنواره نوجوان خوارزمی صورت گرفت. این جشنواره که به‌عنوان یکی از مهم‌ترین رویدادهای علمی و فرهنگی در سطح کشور شناخته می‌شود، با مشارکت فعال دبیرستان صالحین توانست دستاوردهای چشمگیری را در حوزه‌های مختلف علمی و پژوهشی به همراه داشته باشد. تقدیر از این مجموعه، نشانه‌ای است از ارزش‌گذاری به تلاش‌های گروهی و فردی که به‌منظور رشد و تعالی علمی و فرهنگی دانش‌آموزان صورت می‌گیرد.

 

Hazrat Zainab
۱۴۰۳-۱۰-۱۷ توسط سردبیر 0 دیدگاه

جشن میلاد حضرت زینب (س)

تاریخ برگزاری: 20 آبان 1403

پخش ویدیو

تدوین: دانش‌آموز محمدصدرا عمرانی

بازگشت
سایت‌های مرتبط
[site_links]